بن گوریون
بن گوریون اعتقاد داشت که گذر زمان و عدم دستیابی به توافقات با ایالات متحده در این باره برای اسرائیل مضر است، بخصوص آنکه اطلاع دولت آمریکا از اطلاعات مربوط به زرادخانه دیمونا، بحث برانگیز میشد. دولت آمریکا در راستای تلاش برای برگزاری نشست بین بن گوریون و کندی از رژیم صهیونیستی خواست به دو دانشمند هستهای این کشور اجازه دهد از زرادخانه دیمونا بازدید کنند. اما اسرائیل اجازه ورود این دو نفر به بخش های حساس تأسیسات این زرادخانه را نداد. کندی گرچه قصد کمک به رژیم صهیونیستی در احداث این زراد خانه را داشت، اما سعی داشت ابعاد احتمالی نظامی آن را مهار کند.
اما بعد از گذشت یک و سال و اندی از نشست بن گوریون و کندی، اطلاعات مختلفی به دست دولت آمریکا رسید که نشان میداد تلاشهایی در زرادخانه دیمونا برای ساخت سلاح اتمی در جریان است. این اخبار سیاست نرمش و ملاطفت کندی در قبال برنامه هستهای رژیم صهیونیستی را به سیاست سختگیرانه تغییر داد.
جان کندی؛ قربانی مخالفت با برنامه اتمی اسرائیل در ابتدای سال 1963، کندی با تغییر سیاست خود در قبال هستهای شدن اسرائیل، به رژیم صهیونیستی در این باره فشار وارد آورد. در نیمه همین سال، فشارهای آمریکا در قالبهای مختلف نمود پیدا کرد. در همین راستا، کندی به ماک جورج باندی مشاور امنیت ملی دستور داد در اسرع وقت و به هر وسیله ممکن، فرایند دستیابی به اطلاعات در زمینه فعالیتهای هستهای رژیم صهیونیستی را بهبود بخشد.
اصرار شدید کندی مبنی بر نظارت آمریکا بر تأسیسات دیمونا با وجود کارشکنی های بن گوریون باعث شد سرکردگان رژیم صهیونیستی به این نتیجه برسند که کندی قصد دارد فعالیتهای هستهای در زرادخانه دیمونا را متوقف کند.در ژوئن 1963 میلادی جان اف کندی با ارسال پیامی شدید اللحن به بن گوریون از وی خواست خیلی زود درب زرادخانه دیمونا را به روی ناظران آمریکایی باز کند، اما پیش از رسیدن این پیام به دست بن گوریون وی استعفا داد. بعد از این استعفا، إشکول دولت جدید را تشکیل داد و همزمان پست وزرات دفاع را رها نکرد. نامه نگاریها و مکاتبات بین اشکول و کندی از آن حکایت دارد که نخست وزیر جدید نیز به مانند همتای پیشین خود، به فعالیتهای هستهای در زرادخانه دیمونا ادامه داده و مانع از حضور دانشمندان آمریکایی در این زرادخانه میشود.
بالاخره اصرار شدید جان اف کندی در مورد اطلاع از ماهیت فعالیت های دیمونا کار دست وی داد و ادامه اصرارهای او در شرایط بسیار حساسی که رآکتورهای دیمونا در آستانه راهاندازی قرار داشت، باعث شد کندی در 22 نوامبر1963 در شرایطی مبهم که هرگز ماهیت آن فاش نشد، ترور شود. گربهای که برای رؤسای جمهور آمریکا دم حجله کشته شد! لیندن جانسون معاون کندی که جانشین وی شد، پیام این ترور را به خوبی فهمیده بود. به همین علت به حمایت و دلجویی از رژیم صهیونیستی و ارتباط با لابی صهیونیستی در ایالات متحده پرداخت. از سوی دیگر دوره انتقال قدرت در آمریکا و آشنایی جانسون با منصب جدید و زمان مورد نیاز وی برای اطلاع از برنامه هستهای رژیم صهیونیستی، فرصت بسیار خوبی را برای اشکول نخستوزیر این رژیم فراهم ساخت تا برنامه هستهای دیمونا را به پیش برده و برنامههای خود را با رئیس جمهور جدید ایالات متحده بازبینی کند.
لیندن جانسون
جانسون در اولین دیدار خود با اشکول در واشنگتن در تاریخ 1 ژوئن 1963 با برنامه هستهای رژیم صهونیستی به نرمی برخورد کرد و به مهمان خود در اینباره سخت نگرفت. در 10 مارس 1965 رژیم صهیونیستی و ایالات متحده یک یادداشت تفاهم امضا کردند و متعهد شدند که محتویات آن را کاملاً مخفی نگه دارند. این یاداشت تفاهم، درباره روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی و تعهدات امنیتی آمریکا نسبت به این رژیم و از همه مهمتر، تفاهم درباره برنامه هستهای آن بود. رژیم صهیونیستی در این یادداشت تفاهم، متعهد شد که اولین دولتی نخواهد بود که سلاح هستهای وارد منطقه خواهد کرد.
اشکول در سال 1965 و دو سال بعد از تکمیل زرادخانه دیمونا به نزدیکان خود تأکید نمود که در مورد وضعیت هستهای، ما باید به سه چیز توجه داشته باشیم. نخست، "بمب هستهای در مخزن باید آماده استفاده باشد". دوم، باید عناصر تشکیل دهنده بمب آماده و قابل ترکیب باشد. سوم، توسعه برنامه هستهای در حوزه پژوهش باید ادامه یابد تا زمینهای برای تصمیم گیریهای آینده باشد. اسناد و اطلاعات فاش شده نشان می دهد وقتی رژیم صهیونیستی در آستانه شکست در نبرد ژوئن 1967 قرار گرفت، دو بمب هستهای تازه تولید شده آماده کرد تا در صورت شکست، از آن به عنوان آخرین تیر خود استفاده کند.
این رژیم بعد از پیروزی در نبرد و تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی خود، در آغاز سال 1968 زرادخانه دیمونا را برای ساخت سلاح هستهای توسعه داد و در همان سال 4 الی 5 بمب تولید کرد.
در بیستم ژانویه 1969 نیکسون بعد از جانسون رئیس جمهور آمریکا شد و هنری کسینجر به سمت مشاور امنیت ملی برگزیده شد. دو ماه بعد از آن، اشکول نخستوزیر رژیم صهیونیستی جای خود را به مائیر داد. در نیمه همان سال، کسینجر که از نفوذ بالایی برخوردار بود با ارائه چندین یادداشت مهم به رئیس جمهور، مواضع حمایتی آمریکا در قبال برنامه هستهای رژیم صهیونیستی را تببین نمود.
نیکسون
هنری کسینجر
در نشستی که در 25 و 26 سپتامبر 1969 بین گولدا مایر و نیکسون برگزار شد، دو طرف به طور مفصل درباره برنامه هستهای رژیم صهیونیستی صحبت کردند. مایر در این نشست ضمن بیان دلایل توسعه برنامه هستهای این رژیم، اعلام کرد که اسرائیل دارای سلاح هستهای است. وی همچنین درباره علل خودداری رژیم صهیونیستی از امضای معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای سخن گفت.
خروجی این نشست، دستیابی به تفاهمی شفاهی و کاملاً سری بود. به این معنا که نیکسون متعهد شد از اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی بکاهد تا آن را تشویق نماید تا معاهده عدم گسترش سلاحهای هستهای را امضا کند. از دیگر تعهدات نیکسون پایان بخشیدن به بازدیدهای نیم بند دانشمندان آمریکا از زرادخانه دیمونا بود. اسرائیل نیز متعهد شد که درباره دستیابی به سلاح هستهای چیزی نگوید و آزمایشهای هستهای انجام ندهد.
گولدا مایر
اسرائیل همیشه نگران این بوده است که مبادا رؤسای جمهور بعد از نیکسون تفاهم بین وی و مایر در خصوص برنامه هستهای رژیم صهیونیستی را نادیده بگیرند، بخصوص آنکه این تفاهم وجهه قانونی برای ایالات متحده نداشته است. افزون بر آن، بسیاری از سردمداران ایالات متحده که بعداً سر کار آمدند برنامهها و ایدههایی برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در جهان داشتهاند امری که در بطن خود امکان طرح دوباره برنامه هستهای رژیم صهیونیستی را به همراه داشته است. از همین رو مشی نخستوزیران رژیم صهیونیستی همیشه این بوده است که تفاهم مذکور را به رؤسای جمهور جدید ایالات متحده گوشزد نموده و به سیاست مخفیسازی برنامه هستهای خود ادامه دهند.
"عوزی آراد" رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل و مشاور اسبق بنیامین نتانیاهو در یک نشست مطبوعاتی درباره چگونگی یادآوری این تفاهم به تمام رؤسای جمهور آمریکا از زمان جرالد فورد تا دوره ریاست جمهوری باراک اوباما سخن گفته است.
عوزی آراد
آراد توضیح می دهد که جیمی کارتر بعد از فورد بر سر کار آمد و زبیگنیو برژینسکی را به سمت مشاور امنیت ملی برگزید، تردید اسرائیلیها درباره مسئله محفوظ نگه داشتن اسرار تفاهم مذکور بیشتر شد. در حقیقت این تردیدها بیمورد بود و از زمان رونالد ریگان هیچ مشکلی در این زمینه وجود نداشت. بعد از روی کار آمدن بوش پدر به دلیل آنکه وی از خلع سلاح هستهای در خاورمیانه سخن گفت بار دیگر اسرائیلیها نگران شدند.
زبیگنیو برژینسکی
رژیم صهیونیستی برای مقابله با این امر، نشستی وزارتی به ریاست ژنرال دیوید عفری با حضور تنی چند از چهرههای امنیتی برگزار کرد. در این نشست بعد از کمی شور و مشورت، اقدام جرج بوش پدر خنثی شد، اما این مشکل همچنان ادامه پیدا کرد چرا که این تفاهم به صورت شفاهی بود. در کنفرانس وای بلانتیشن که در اکتبر 1998 برگزار شد، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در دیدار با کلینتون موفق شد از فرصت به دست آمده و توافقنامهای که با فلسطینیها به امضا رسانده بود، سوء استفاده کرده و آمریکا را وادار سازد تا سندی مکتوب در حمایت از قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی! ارائه کرده و با نادیده گرفتن مسئله مقابله با گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه، اقدامی بر علیه برنامه هستهای آن انجام ندهد.
روشن بود که منظور از "توان بازدارندگی اسرائیل" همان سلاح هستهای است. با روی کار آمدن جورج بوش پسر، اسرائیلیها هیچ نگرانی نداشتند اما با به قدرت رسیدن اوباما در سال 2008بار دیگر نگرانی اسرائیلیها افزایش یافت چرا که وی درخصوص خلع سلاح هستهای سخنانی گفته بود. از ماه می 2009 یعنی اندکی بعد از روی کار آمدن اوباما و بنیامین نتانیاهو، تماسهایی بین آن دو برقرار شد. در پی این تماسها و گفتگوها که ماهها به طول انجامید، باراک اوباما در سال 2010 سندی را امضا نمود که بر اساس آن ایالات متحده متعهد میشد هیچ اقدامی بر علیه توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی انجام ندهد.
در روز 15 ژانویه سال 2014 روزنامه گاردین انگلیس به نقل از آفنار کوهین مؤلف دو کتاب در مورد بمب اتمی اسرائیل نوشت که سیاست سکوت آمریکا همچنان ادامه دارد. کوهین این موضوع را این چنین تفسیر کرد که در سطح سیاسی هیچ کس در آمریکا نمی خواهد با این موضوع تعامل کند، چرا که نمی خواهد صندوق پاندورا (براساس اساطیر باستانی یونانی مجموعه ای از شرارتها در داخل این صندوق وجود داشته است) را به روی خود باز کنند. این موضوع از ابعاد مختلف بار سنگینی بر دوش آمریکا خواهد بود و از مردم عادی در واشنگتن پایتخت آمریکا گرفته تا باراک اوباما رئیس جمهور این کشور به علت ترس از تأثیرات منفی پرداختن به این موضوع بر تفاهم های امضا شده بین آمریکا و اسرائیل، اشاره ای به آن نمی کنند.
اوباما نیز در همین راستا همچنان متعهد به سرپوش گذاشتن بر ادامه نقض معاهده منع اشاعه هسته ای از سوی رژیم اشغالگر قدس بوده و در اختیار گرفتن سلاح اتمی از سوی این رژیم را پیشگویی معرفی می کند، این در حالی است که قانون کمک های خارجی آمریکا از دهه 60 قرن گذشته میلادی ارائه هر نوع کمک های این کشور به دولت هایی که سلاح های اتمی را تولید می کنند، ممنوع کرده است، اما این کمکها همچنان به مقدار زیاد روانه کابینه رژیم اشغالگر قدس می شود.